بین الطلوعین

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

دعا

05 مرداد 1394 توسط معتمدي مقدم

شرح فرازهایی از دعای مکارم اخلاق

دعا در زندگی انسان نقش ارزنده و چشم گیری دارد. دعا از دو عنصر ساخته شده؛ عنصر خواندن و صدا کردن، دوم: درخواست حاجت و استدعا. هر دو عنصر در دعا، مطلوب و ایده آل است. هم خواندن خدا بدون حاجت، و هم، نفسِ خواستن حاجت از خدا.

عنصر دوم، متوقف ومنوط است بر اینکه انسان خودش را بشناسد. هر چقدر خودش را بهتر بشناسد؛ انسان شناسی او کامل تر شود، حاجاتی را هم که مطرح می کند؛ ضروری تر، عمیق تر، جدّی تر و مناسب تر خواهد بود. لکن شناخت خود مبتنی بر اولین قدم از قدم های سیر و سلوک، یعنی متوقف بر یقظه( بیدار شدن) خواهد بود. کسی که خواب است، خودش را نمی شناسد، اول باید بیدار شود تا بتواند خودش را بشناسد و بعد ببیند که چه نیاز دارد. این مشکلی است که خیلی از انسان ها،گرفتارش هستند؛ گریبانگیرش هستند. که از یکسو خودشان را نمی شناسند. هنوز بیدار نشده اند که خودشان را بشناسند. از طرفی دیگر می خواهند حوائجی را از خدای سبحان درخواست کنند؛ اینجاست که ناخواسته و نادانسته چیزی را از خدا می خواهند که به ضرر این هاست. چیزی را از خدا طلب می کنند که نهایتاً باعث سقوط ایشان می شود. خدای سبحان در سوره مبارکه اسراء، همین مطلب را تذکر داد که : « وَ یَدعُ الإنسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالخَیرِ وَ کانَ الإنسانُ عَجولاً»[1] فرمود: انسان چیزی را از خدا طلب می کند که به ضرر اوست؛ ولی آنچنان از ما درخواست می کند که انگار خیر خودش را دارد طلب می کند. راهی که بتواند این بن بست را بشکند و کمکی برای ما باشد، این است که ما در همین حالتی که در خواب به سر می بریم؛ انس و الفت به دعاهای انسان کامل پیدا کنیم. نمی گویم دعاهایی که آن ها داشته اند. ما فقط بر زبان جاری می کنیم؛ بلکه با شیرینی، با زیبایی، با صمیمیّت، با دلنشینی آنچه را که امامان معصوم علیهم السلام در دعاهای خودشان، در پیشگاه خداوند زمزمه می کردند؛ ما زمزمه کنیم. این زمزمه کردن این دعاها هر چند به عمق آنها نرسیم؛ هرچند عمق آنها را درنیابیم؛ لکن کمک بسیار مؤثر و مفیدی هست برای بیدار شدن. انسان را متوجه حقایق می کند؛ متوجه امور بسیار مهم در زندگیش می کند. نهیبی می زند به او، تازیانه ای به او می زند که یعنی این چیزها را تو نیاز داری. دعاهای ائمه معصومین علیهم الصلوة و علیهم السلام فراوان است. از جمله دعای بیستم صحیفه سجادیه، دعای مکارم الأخلاق که بسیار ارزشمند است. دعای بیستم در بین پنجاه و چهار دعای صحیفه، از ابتدا یک درخشش خاصی پیدا کرد. اولین محوری که در این دعا مطرح شده، در ارتباط با هدف خلقت و جهت دار کردن زندگی است. اولاً زندگی هدف دارد؛ ثانیاً زندگی باید در جهت هدف قرار گیرد. امام علیه السلام به خدای متعال عرض می کند که: «وَاکفِنی مایَشغَلُنی الإهتمام بِهِ و استَعمِلنی بِما تَسئَلُنی غَداً عَنهُ وَاستَفرِغ أیّامی فیما خَلَقتَنی لَهُ.»[2] «وَاکفِنی ما یَشغَلُنی الإهتمام بِهِ»؛ خدایا آنچه را که اهتمام به آن چیز، توجه به آن چیز، من را سرگرم می کند؛ تو آنها را به من بده؛ من یک وقت به خاطر آنها سرگرم نشوم. «واکفِنی»؛ کفایت کن مرا. چه چیز هایی؟ آنچه را که اهتمام به آن چیزها مرا، «یَشغَلُنی»؛ سرگرم می کند. باور کنید اگر کسی در عمرش نداند صحیفه چیست؟ نهج البلاغه چیست؟ قرآن چیست؟ همین یک نیم سطر، ثلث سطر دعا را بگیرد؛ روی این مانور بدهد؛ روی این کار کند؛ تمام زندگیش را برمی گرداند روی همان یک جمله، باور کنید این موفق خواهد بود. این شایسته رشد و تعالی و ترقی خواهد بود. زندگی خیلی از ماها، حکایت بهلول است. نگاه کردند دید یک چوب بلندی است؛ اندازه یک تیر چراغ برق، افتاده روی زمین، این بهلول یکبار می رود؛ آن طرفش را بلند کند؛ نمی تواند. می گذارد روی زمین؛ بعد می رود طرف دیگرش را می گیرد. یک ذره بلند می کند؛ می گذارد، نمی تواند. می گذارد زمین، از وسط می خواهد بلند کند؛ اصلاً تکان نمی خورد این چوب؛ که بخواهد آن را بلند کند. سئوال کردند بهلول این چه حرکتی است؟ تمام حرکات بهلول سمبلیک، معنا دار و نمادین است.گفت می روم به دنیا توجه کنم از آخرت باز می مانم. می روم به آخرت توجه کنم از دنیا باز می مانم.می خواهم دنیا و آخرت را با هم جمع کنم؛ می بینم تکان نمی خورد و حرکت نمی توانم بکنم. شاید همین درسی که می خوانیم؛ اهتمام به همین درس ما را غافل کند؛ سرگرم کند.«یَشغَلُنی»؛ ما را مشغول کند. می خواهیم با یک نفر دوست بشویم او را آباد کنیم؛ می بینیم سرگرم می شویم. بازماندیم. خدایا «یَشغَلُنی الإهتمام بهِ»؛ آنچه را که من وقتی به آن اهتمام می ورزم؛ به آن می پردازم؛ اقبال به او می کنم؛ این مرا سرگرم می کند. نمی گذارد من به تو برسم. خدایا لطف کن آن ها را به من بده، (کفایت کن مرا) تا من سرگرم تهیه آنها نشوم. « و استَعمِلنی بِما تَسئَلُنی غَداً عَنهُ»[3] ؛ خدایا آن چیزهایی که در آخرت می خواهی من را در مقابل خودت نگه داری و از آنها از من سئوال بکنی؛ لطف کن امروز در این زندگانی من را در مورد همان چیزها به کار بگیر. / هرچه را که خدایا قرار است؛ از من سئوال روز قیامت پیرامون آن ها باشد؛ امروز یک کاری بکنی؛ من را یک طوری قرار بده که به همان ها بپردازم.استعمال، یعنی به کار گیری. من را امروز برای همان ها به کار گیر. شما فکر می کنید آدم با خدا این طوری زمزمه بکند؛ جدّی از خدا بطلبد؛ اصلاً بگوید خدایا من هیچ نمی دانم. من نمی دانم خیرم در چیست؟ ولی تو ای خدای مهربان، تو می دانی آنها را. من را برای آن ها به کار گیر. در آن جهت، خدا اجابت نمی کند؟! « مَن طَلَبَ شَیئاً نالَهُ أو بَعضَهُ»[4]؛ امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: اگر این جوری از خدا بخواهی یا همه اش را می دهد یا بعضی اش را حتماً می دهد. « وَاستَفرِغ أیّامی فیما خَلَقتَنی لَهُ.»[5] ؛ خدایا تمام اوقات فراغت من را منصرف کن؛ متوجه ساز به طرف آنچه که آفریدی ما را برای آن چیز: فیما خَلَقتَنی لَهُ: هدف از خلقت من چیست؟ هر چیزی که هدف خلقت من باشد. خدایا تمام فراغت من را، تمام اوقات من را برای همان هدف صرف کن. این هم برنامه اوقات فراغت برای تابستان، پس کجا باید صرف بشود؟ محور دومی که در این دعا می درخشد؛ عبارت است از: مراقبت دائمی از صحّت و سلامت سلوک. امام علیه السلام با نغمه های گوش نواز، با ترانه های بسیار دل انگیز و زیبای دعا، این نکته را دائماً به ما یاد آوری می کند. کسانی که هدف مند هستید؛ کسانی که می خواهید در زندگی، پایان کار شما موفقیت آمیز باشد؛ می بایست در این راهی که انتخاب کردیم؛ نسبت به صحّت و سلامت این راه، دائماً مراقبت و مواظبت داشته باشیم. دائماً باید چک کنیم. این دعای بیستم را دویست مرتبه حد اقل بخوانید. نه معمولی، که دویست مرتبه حدّاقل با تفکر سیری ناپذیر. این دعای بیستم صحیفه، منشور سلوک سالک هست، منشور یعنی، فرمان، دستور العمل. این دعای امام سجاد علیه السلام را در نماز شب بخوانید، خوب است. ما اینها را داریم؛ بعد می نالیم که خدایا چه کار کنیم؟ استاد گیرم نمی آید. کتاب خوب گیرم نمی آید. آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم یار اندر بر و ما گرد جهان می گردیم امام علیه السلام در محور دوم، چهار مطلب اساسی را بیان می کنند: 1- در طاعت بودن تمام لحظات عمر: روی این کار بکنید. روی این جملات خیلی فکر بکنید. تمام لحظات عمر ما باید در طاعت خدا باشد؛ ذرّه ای نباید جدا باشیم.امام علیه السلام به خدا می گوید: «وَ عَمِّرنی ما کانَ عُمری بِذلَةً فی طاعَتِکَ»؛ عمرم بده؛ تا وقتی که عمرمن، مبذول طاعت توست. اصلاً این وقف شده در طاعت تو، بخشیده شده، هبه شده در طاعت تو. اینکه دعا می کنیم عمر ما را در طاعت خودت؛ بلکه عمرمان را در بهترین طاعت خودت سپری کن. این محصول تعلیم امام سجاد علیه السلام است. 2- ایجاد تعادل میان ظاهر و باطن: کسی که در راه خدا حرکت کرده و مواظب هست که مراقبت دائمی از حرکت خودش داشته باشد. یکی از وظایف او این است که دائماً بین ظاهر و باطن خودش، تعادل برقرار کند. امام علیه السلام در فراز دیگری این مطلب را به خدا عرض می کند که: « وَ لاتَرفَعنی فی النّاسِ دَرَجَةً إلّا حَطَطتَنی عِندَ نَفسی مِثلَها»[6]؛ خدایا رفعت نده برای من در بین مردم، درجه ای؛ « الّا حَطَطتَنی عندَ نَفسی مِثلَها»؛ مگر اینکه در درون خودم، مرا نسبت به خودم یک درجه پایین بکشی. مرا نزد خودم یک درجه منحط کنی؛« حَطَطتَنی عِندَ نَفسی»؛ بیگانه که خبر ندارد. من نزد بیگانه دارم عزیزتر می شوم. ولی در نزد خودم باید خوارتر شوم. خودم را بی چیزتر ببینم. «و لا تُحدِث لی عِزّاً ظاهِراً إلّا أحدَثتَ لی ذِلَّةً باطِنَةً عِندَ نفسی بقدرها»[7]؛ خدایا برای من عزت ظاهری به وجود نیاور مگر اینکه احداث کردی، ایجاد کردی، ذلّت باطنی را در درون خودم؛ «بِقَدَرِها»؛ به همان اندازه. معمولاً کسانی که خداوند در این دنیا به اینها موقعیّت می دهد.یک ذرّ علم شان بیشتر می شود. یک ذرّه موقعیّت اجتماعی و موقعیت شغلی شان بهتر می شود. یک ذره ترقی می کند. یک ذره پول شان بیشتر می شود. این یک عزت ظاهری و یک رشد ظاهری است. اگر شما باطن تان به همان حالت گذشته بماند و فقط ظاهر آبرومندتر و موقعیت وجیه تر پیدا بکند؛ این دوگانگی به وجود بیاید؛ انسان می لغزد و می افتد و نمی تواند راه را ادامه بدهد. 3- استخدام همه موارد در رسیدن به هدف: یکی دیگر از زرنگی ها و مهارت های یک سالک، که می خواهد توی این راه قرار بگیرد؛ این است که همه امور و همه امکانات را استخدام کند در رسیدن به هدف خودش. جمله ای امام علیه السلام دارد که قبل از ذکرش احدی نمی تواند حدس بزند که امام تا کجا، امکانات، نیروها، قوا، استعدادها، توانایی ها را می خواهد به استخدام هدف خودش در بیاورد. امام به خدا عرض می کند که: « اللّهُمَّ اجعَل ما یُلقِی الشَّیطانُ فی روعی مِنَ التَمَنّی و التَّظَنّی وَ الحَسَد ذِکراً لِعَظَمَتِکَ وَ تَفَکُراً فی قُدرَتِکَ وَ تَدبیراَ عَلی عَدُوِّکَ»؛ خدایا، معبود من، «اجعَل ما یُلقِی الشَّیطانُ فی روعی»؛ «روع» یعنی قلب. آنچه را که شیطان بر قلب من القاء می کند. تمنّی، آرزوهای بیهوده و دست نایافتنی که آدم را از آخرت باز می دارد. « التظنّی»، گمان های بد. مثلاً : او چرا راست شد؟ نکند منظوری داشت. چرا چپ شد؟ نکند منظوری داشت. چرا کلمه را این جوری گفت؟ حتماً مرادی داشت.گمان های بیهوده که اکثریت مبتلا هستند. و« الحسد»؛ حسادت؛ یعنی یک نعمتی به دوست انسان برسد؛ انسان برایش گران بیاید. این را می گویند حسادت. همین که احساس کردید دیگری مورد توجه قرار گرفته، شما یک ذره برای تان سنگین باشد. شما هم این نعمت را برای خودتان بخواهید. ایرادی نیست. اما اگر از رسیدن نعمت به او احساس کدورت کردید؛ احساس کردید دل شما سینه شما تنگ شد. این می شود حسادت. تمنّی، تظنّی، حسد، خدایا اینها اگر در من پیدا شدند؛ لطف کن همین تمنّی، همین تظنی، همین حسد را برگردان به «ذِکراً لِعَظَمَتِکَ» اینها را ذکری برای عظمت خودت کن.«وَ تَفَکُراً لِقُدرَتِکَ» ؛ تفکر در قدرت خودت بکن. این نیرو را مبدّل کن به آن نیروی ارزنده. « وَتَدبیراً علی عَدُوِّکَ»؛ تدبیر در دشمنان تو باشد. دشمنان تو را من چگونه از پای در بیاورم؟ نه، چگونه دوستان تو را سرنگون کنم. «وَ ما جری عَلی لِسانی مِن لَفظَةِ فُحشٍ أو هَجرٍ أو شَتمِ عِرضٍ أو شَهادَةِ باطِلٍ أو اغتِیابِ مُؤمِنٍ غائبٍ أو سَبِّ حاضرٍ وَ ما أشبَهَ ذلکَ نُطقاً بالحَمدِ لَکَ و إغراقاً فی الثّناءِ عَلَیکَ وَ ذَهاباً فی تَمجیدِکَ وَ شُکراً لِنِعمَتِکَ وَ إعتِرافاً بّإحسانِکَ وَ إحصاءً لِمِنَنِکَ»[8]؛ آنچه را که جاری می شود بر زبان من: «مِن لَفظَةِ فُحشٍ»؛ یک فحشی بخواهم بدهم.أو بخواهم یک چیزی بگویم یکی رانده بشود از من«أو شَتمِ عِرضٍ»؛ آبروی کسی را ببرم. «أو شَهادَةِ باطِلٍ»؛ شهادت باطلی را بدهم. مثلاً بگوییم به خدا قسم دیدیم که این طوری کرد. « أو اغتِیابِ مؤمِنٍ»؛ یا غیبت مؤمنی را بکنم. «أو سَبِّ حاضرٍ»؛ و ما اشبه ذلک.و نمونه های دیگر از این قبیل. خدایا لطف کن همه اینها را برگردان به «الحمد لک» این را متقن قرار بده به حمد خودت. « و إغراق فی الثَّناء»؛ من اغراق آمیز از ثناء تو یادکنم. « وَ ذِهاباً فی تَمجیدِکَ»؛ اینها همه در تمجید تو حرکت کنند. «و شُکراً لِنِعمَتِکَ وإعتِرافاً لِإحسانِکَ و إحصاءً لِنِعَمِکَ»؛ به جای اینکه بشمریم چهار نفر این طوری کردند، چهار تا نعمت خدا را بشماریم. 4- برطرف نمودن ابهامات از راه و آنچه در راه پیش می آید: با ابهام نمی شود راه رفت. با تحیر نمی شود حرکت کرد. باید این تحیرها را کنار زد. امام علیه السلام به خدا عرض می کند که: « وَ وَفِّّقنی إذا اشتَکَلَت عَلَیَّ الأمورُ لِأهداها و إذا تَشابَهَتِ الأعمالُ لِأزکاها وَ إذا تَناقَضَتِ المِلَلُ لِأرضاها»[9]؛ امام علیه السلام در این قسمت بحث، پیدایش مشکل، تشابه اعمال، تناقض ملل را مطرح می کنند و به خدا عرض می کند که خدایا! «وَفِّقنی»؛ موفق کن مرا؛«إذا اشتَکَلَت عَلَیَّ الأمورُ»؛ زمانی که امور بر من مشکل می شود؛ نمی توانم خوب تشخیص بدهم که باید چه کنم. «إذا اشتَکَلَت عَلَیَّ الأمورُ»؛ من را موفق کن.« لِأهداها»، به چیزی که بیشتر از هدایت برخوردار باشد. «و إذا تَشابَهَتِ الأعمالُ»؛ هرگاه اعمال من با هم تشابه پیدا می کند؛ می مانم از انتخاب چند عمل. کدام عمل را انتخاب کنم که انجام بدهم؛ من را موفق کن به «أزکاها» پاک ترین شان. «مزکّی» یعنی پاک شده. یعنی آن عملی که پاک است و خالص است. آن را من انجام بدهم. «وَ إذا تَناقَضَتِ المِلَلُ»؛ و هرگاه ملل، گروه ها و دسته جات با هم دیگر مناقض می شوند؛ ملل جمع ملت. یعنی آیین ها، روش ها، مسلک های مختلف، ما یک کلمه ملل داریم. یک کلمه نحل داریم. ملل جمع ملت. معمولاً در آیین های حق به کار برده می شود. نحل، جمع نحله، در گروه های باطل به کار برده می شود. اگر تمام گروه هایی که حق هستند ولی تفاوت هایی با هم دارند. ولی آن گروه ها یک جا با هم تجمع نمی کنند. خدایا من را موفق کن « لأرضاها» به آن گروهی که بیشتر مورد رضایت تو هست و رضایت تو را بیشتر جلب می کند؛ من را موفق به آن کن. معلوم می شود که اینها گریبان گیر ما هست، یعنی برای ما پیش می آید. مثلاً امور مشکل؛ انسان می ماند چه کاری را انجام بدهد، انتخاب بکند؛ بله بگوید، نه بگوید، برود، بماند. برگردد، حرف بزند، سکوت اختیار کند، تا آخرش برود، رها کند. کدام یکی خوب است. تشاکل امور و تشابه اعمال؛ همه با همدیگر قاطی شده. تشابه اعمال کدام یکی را انجام بدهیم. الان چه بگوییم؟ درکدام گروه شرکت کنیم؟تناقض ملل. این دعاها اگر مؤثر نبود، در انتخاب انسان هرگز به آدمی آموخته نمی شد

منبع:سایت مدرسه علمیه رضویه

________________________________________

[1] - سوره اسراء(17)،11.

[2] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الأخلاق، ص996.

[3] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الأخلاق، ص996.

[4] - نهج البلاغه، حکمت 386، ص722؛ بحار الانوار، ج100، ص12، باب1 « الحثّ علی طلب الحلال و معنی الحلال»، ح55.

[5] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الأخلاق، ص996.

[6] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الأخلاق، ص996.

[7] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الأخلاق، ص996.

[8] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الأخلاق، ص999.

[9] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الاخلاق، ص1001.

 نظر دهید »

شهادت حضرت زینب سلام الله علیها

14 اردیبهشت 1394 توسط معتمدي مقدم


اسوه حیا و عفت

زینب کبری سلام الله در خانه وحی و ولایت، از پدر و مادر معصوم به دنیا آمد و در آغوش نبوت، مهد امامت و ولایت و مرکز نزول وحی الهی نشو و نما نمود و از پستان یگانه مادر معصوم جهان هستی «فاطمه زهرا سلام الله » شیر خورد و از ابتدای شیرخوارگی در آغوش پرمهر مادر، عفت، حیا، شهامت و عطوفت را فرا گرفت و هم زمان با دوران شیرخوارگی در محضر بزرگترین استادان جهان انسانیت یعنی رسول اللّه صلی الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیه السّلام و دو برادر بزرگوارش امام حسن علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام تربیت یافت. در نتیجه، گمان نمی‏ رود که تا به حال هیچ دختری به آن تربیت بلند که زینب سلام الله در آن خانواده بزرگ به آن نایل گردید، رسیده باشد زینب کبری اکثر اوقات در کنار جد مهربانش رسول خدا بود، انس زینب سلام الله به رسول خداصلی الله علیه وآله و نیز محبّت حضرت به این دختر در وصف و بیان نمی‏ گنجد.

«یحیی مازنی» که از علمای بزرگ و راویان حدیث است، چنین نقل می‏ کند: مدت‏ها در مدینه، در همسایگی علی علیه السّلام در یک محلّه زندگی می‏ کردم. منزل من در کنار منزلی بود که «زینب» دختر علی علیه السّلام در آن‏جا سکونت داشت، حتی یک ‏بار هم، کسی حضرت زینب را ندید و صدای او را نشنید. او هرگاه می‏خواست به زیارت جدّ بزرگوارش برود، در دل شب می‏رفت، و در حالی که پدرش علی علیه السّلام در پیش و برادرانش حسن و حسین علیهما السلام در اطراف او بودند. وقتی هم به نزدیک قبر شریف رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم می‏ رسیدند، امیرالمؤمنین علیه السّلام شمع‏ های اطراف قبر را خاموش می‏ کرد. یک روز امام حسن علیه السّلام علّت این کار را سؤال کرد، حضرت فرمود: «اَخشی اَن یَنظُر اَحَد اِلی شَخصِ اُختِکَ زَینَبَ؛ از آن می‏ ترسم که کسی (در روشنی) خواهرت زینب را ببیند.»

دکتر «عائشه بنت الشاطی»، بانوی نویسنده و اهل تحقیق اهل سنّت، چنین می‏گوید: «زینب در آغاز جوانی چگونه بوده است؟ مراجع تاریخی از وصف رخساره زینب در این اوقات خودداری می‏کنند، زیرا که او در خانه و رو بسته زندگی می‏کرد. ما نمی‏ توانیم مگر از پشت پرده روی وی را بنگریم، ولی پس از گذشتن ده‏ ها سال از این تاریخ، زینب از خانه بیرون می آید و مصیبت جانگداز کربلا او را به ما نشان  می دهد. و کسی که او را به چشم دیده برای ما وصفش می‏کند و چنین می‏ گوید: چنان که طبری نقل کرده است: گویا می‏ بینم زنی را که مانند خورشید می‏ درخشید و با شتاب ازخیمه‏ گاه بیرون آمد.

 

 نظر دهید »

بهترین کار در ماه رجب

06 اردیبهشت 1394 توسط معتمدي مقدم

توصیه های بزرگان در ماه رجب:

  • مرور دعاهای ماه رجب است به صورت کامل؛ ولو یک بار به صورت دقیق، با مطالعه، با اندیشه؛.
  • روزه داشتن این ماه است. سفارش شده در این ماه، لا اقل یک روز، روزه بگیرید، توانستید سه روز، در این ماه روزه بگیرید، اگر توانستید آن سه روز را همان ایام البیض قرار دهید؛ سیزدهم، چهاردهم، پانزدهم قرار دهید. اگر توانستید یک هفته، توانستید دو هفته، توانستید تمام ماه رجب را روزه بگیرید. آنهایی که از لحاظ جسمی توانایی دارند، روزه بگیرند، همه روزه بگیریم در این ماه، از فردا شروع کنیم به روزه گرفتن. آنهایی هم که از لحاظ جسمی توانایی ندارند روزه بگیرند، در روایات سؤال شده که اگر کسی از لحاظ جسمی مشکل دارد، نمی تواند روزه بگیرد، اصلاً خانواده اش اجازه نمی دهند، می گویند تو ضعیف هستی و از پای در می آیی، شاید هم راست بگویند، روزه بگیرد، کسل می شود، نمی تواند درس بخواند.- در روایات آمده تمام ماه مبارک رجب را شما روزه بگیرید. اگر توانستید همین روزهایی که معروف است روزه بگیرید- اگر از لحاظ جسمانی یه به هر دلیل نتوانستید این روزه را بگیرید؛ روایت می گوید این یک مشابهی دارد که شما می توانید از آن مشابه استفاده کنید. آن مشابه این است که به مقدار ساعات روزه، حالا روزه چند ساعت است؟ در این ایام از سال، دوازده، سیزده ساعت است؟ پانزده ساعت است؟ هر چقدر است، شما در تمام این ساعاتی که می بایست روزه بگیرید، اگر خوش اخلاق باشید، حسن خلق داشته باشید، عصبانی نشوید، خداوند برای شما روزه قرار می¬دهد. به به! چقدر جالب شد، شما صبحانه می¬خورید روزه دارید، ناهار می¬خورید روزه دارید، پس همه می¬توانند در این ماه روزه بگیرند. حالا یا به این شکلی که معروف است روزه بگیرند یا مشابه روزه، از طریق حسن خلق، به روزه داری دست پیدا می کنند.
  • وصل کردن ماه رجب است به معاد؛ پ یاد معاد، معاد اندیشی، در احیاء انسان و در تهذیب نفس او سهم بسزایی ایفا می کند. باید بتوانیم در یک برنامه منظمی، ماه رجب مان را وصل کنیم به معاد، یعنی رجب معادی داشته باشیم، رجب اخروی داشته باشیم، هم از فضائل رجب بهره ببریم، هم از فضائل آخرت بهره ببریم، هم این که از ترکیب این دو به یک معجون سومی برسیم، به یک ترکیب سومی دست پیدا کنیم. وصل کردن به معاد یعنی چه؟ هر کاری که از کارهای دنیا انجام می دهیم، بدون استثناء دو جنبه دارد، یک جنبه مادی دارد که از بین می رود و یک جنبه اخروی دارد، جنبه معنوی، روحی و جنبه قلبی دارد که این جنبه قلبی روحی، جاودانه است، باقی می ماند. شما وقتی دارید غذا می خورید به لحاظ این که این یک عمل مادی است، دهان را حرکت می¬دهید، قاشق را پر برنج می-کنید، این قاشق را حرکت می¬دهید به طرف دهان نزدیک می¬کنید، دهان تان را حرکت می¬دهید می¬جوید، قورت می¬دهید، همه حرکت های مادی است. همه از بین می¬رود؛ آن بعد معنوی این است که شما وقتی دارید این کار را انجام می دهید، قاشق را پر برنج می¬کنید به طرف دهان نزدیک می¬کنید، می¬جوید، آیا در انجام این کار، فکر و ذهن و دل تان، به فکر معنویات هستید؟ آیا می اندیشید که با این کار، با این غذا خوردن، این فکر را می کنید که چقدر دارید به خدا نزدیک می شوید؟ همان اندازه که در انجام این کار به فکر معنویات هستید، همان اندازه که در نظر می گیرید، باید انسان تر باشید، تصمیم می گیرید موقع غذا خوردن، در دل تان انسان تر باشید. همان اندازه شما اخروی هستید. اگر انسان بتواند تمام کارهای خودش را، در ماه رجب این گونه انجام بدهد، کارهایش را اخروی کند، معنوی کند، ماه رجب او وصل می شود به آخرت و شما خواهید دید این رجب ترین، ماه رجب شما خواهد بود. رجب در لغت یعنی عظیم، بزرگ؛ می گویند رجب مرجب، مرجب یعنی معظم، رجب یعنی عظیم، مرجب یعنی معظم، یعنی عظیم معظم، بزرگی که بزرگ داشته شده است. خودش بزرگ است، از طرف خداوند، بزرگ هم داشته شده است؛ پس رجب ترین ماه رجب را شما تجربه خواهید کرد، در زندگانی تان. پیغمبر ماه رجب را می فرمودند: « رجب الاصب »؛ اصب یعنی ریزنده، سؤال کردند چه می ریزد؟ فرمود: رحمت خدا می ریزد «لان رحمة تصب علی امتی فیه »؛ در این ماه رحمت خدا می ریزد. بنابراین مرور اندیشمندانه دعاهای ماه رجب، روزه داری ماه رجب، وصل کردن ماه رجب به آخرت و بقیه امور هم در ضمن همان برنامه اول انجام می شود.
 نظر دهید »

أین الرجبیون؟؟

31 فروردین 1394 توسط معتمدي مقدم

اعمال ماه رجب در كلام معصومين(ع)

أين رجبيون؟

هلال ماه رجب، زندگي و تولـدي دوباره را بـه عاشقان نويد مي دهد. ماه رجـب فصل جديدي در كتاب زندگي مي گشايد كه از عطر دل انگيز نيايش سرشار است.

پيامبر رحمت (صلي الله عليه و آله) با ديدن هلال ماه مبارك رجب، دست به دعا بر مي داشت و پس از حمد و ثناي الهي، سي بار تكبير و لااله الا اللّه مي گفت و مي فرمود: ماه رجب، ماه استغفار براي امت من است. در اين ماه بسيار طلب آمرزش كنيد كه خداوند آمرزنده مهربان است. براي بهره مندي بيشتر از اين ماه با عظمت، اعمالي بيان شده است كه در ادامه به آن مي پردازيم:

اعمالی که در روایات برای این ماه ذکر شده، به دو گونه است؛

قسمتی از این اعمال مربوط به همه روزهای ماه است؛ مانند روزه گرفتن و بعضی از اذکار و ادعیه و قسمت دیگر آن مربوط به زمان های مخصوصی از این ماه، مانند اعمال و دعاها و نمازهایی که برای هر شب و روز این ماه وارد شده است و همچنین اعمالی که در ایام البیض (روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه قمری) سفارش به انجام آن شده است.

اعمال مشترك ماه مبارک رجب اینها اعمالی است كه انجام دادن آنها متعلق به همه ماه است و اختصاصى به روز معینی ندارد و آن چند مورد است:

روزه در روايات، تأكيد بسياري بر روزه داري در اين ماه شده است. امام صادق(ع)فرمود: حضرت نوح(ع)در روز اول ماه رجب سوار بر کشتی شد و به همراهان دستور داد، این روز را روزه بگیرند و فرمود هر که این روز را روزه بدارد آتش جهنم یک سال از او دور شود و کسی که هفت روز از این ماه را روزه بدارد هفت درب جهنم بر او بسته شود و اگر هشت روز روزه بدارد هشت درب بهشت به روی او باز می شود و کسی که پانزده روز روزه بدارد خداوند حوایج او را بر آورده کند و کسی بیشتر از این مقدار روزه بگیرد خداوند افزون به او عنایت کند.

اذكار و ادعيه در اين ماه، توجه ويژه اي به استغفار و اذكار «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و : «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» شده است. از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت شده كه: هر كس در ماه رجب صد مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و كسى كه چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید عطا فرماید.

از جمله اذكار ديگر در اين ماه ذكر «لا إِلَهَ إِلا اللهُ» است كه از نبی مکرم اسلام(صلي الله عليه و آله) روایت شده است: «كسى كه در ماه رجب هزار مرتبه اين ذكر را بگوید خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه عطا کند و براى او صد شهر در بهشت بنا فرماید.»

همچنين دعاهايي در اين ماه، وارد شده است كه در ذيل به چند مورد از آن اشاره شده است: در تمام ایام ماه رجب بر خواندن دعای ذیل كه از امام زین العابدین(علیه السلام) روايت شده، سفارش شده است: «یَا مَنْ یَمْلِكُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْكَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُكَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیكَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُكَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِىَ حَوَائِجِى لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدِیرٌ.» همچنين دعای ذيل از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِكَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَكَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِكَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُكَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُكَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُكَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاكَ وَ حِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاكَ عَادَتُكَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِى اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ .»

قابل توجه است که اذكار و ادعیه دیگری نیز برای این ماه عزیز ذکر شده است که می‌توانید به مفاتیح الجنان مبحث اعمال ماه رجب رجوع نمایید. اعمال شب و روز اول ماه رجب از حضرت رسول صلى الله علیه و آله منقول است كه چون هلال رجب را مى‏دید مى‏گفت: اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِى رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى الصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ وَ حِفْظِ اللِّسَانِ وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَلا تَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ. شب اول این ماه، شب شریفى است و در آن چند عمل وارد شده است. از جمله اعمال آن مي توان به غسل، زیارت امام حسین(علیه السلام) و ادعيه و نمازهاي وارده در اين شب اشاره كرد كه جهت اطلاع بيشتر مي توانيد به مفاتيح الجنان مراجعه نماييد. در اولين روز از اين ماه، علاوه بر روزه كه بسيار مورد تأكيد است، انجام غسل و زيارت امام حسين(عليه السلام) نيز سفارش شده است.

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

بین الطلوعین

بین الطلوعین درصدد بیان نقش و وظیفه ما را در ظهور امام عصر عجل الله فرجه است.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • تحلیل وقایع
  • شعر
  • رهبری
  • دلنوشته
  • بین الطلوعین
  • شهدا
  • مذهبی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس