بین الطلوعین

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

ظهور و ظلم...

12 مرداد 1394 توسط معتمدي مقدم

چرا با این همه ظلم و فساد امام زمان (عج) ظهور نمی کنند؟

باید دقت کرد که ظلم و ستم دلیل ظهور امام زمان (عج) نیست. هر چند زمانی که امام زمان (عج) ظهور می فرمایند، فساد عالم گیر شده است. و آنچه در ظهور امام زمان (عج) موثر است، آمادگی جهان برای قبول امامی معصوم و رهبری الهی و مهیا شدن یارانی واقعی برای امام است. امام صادق(ع) در پاسخ کسی که ایشان را دعوت به قیام می کند، می فرمایند: ما در زمانى كه پنج نفر یاور نداشته باشیم قیام نخواهیم كرد ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر میدانیم [۱] اگر چه امام با امدادهای الهی، با ظلم و فساد مبارزه می کند و جهان را به عدالت می رساند، اما همه امور با معجزه پیش نمی رود. بلکه باید یارانی صدیق برای امام وجود داشته باشند که خدای متعال نیز آنها را کمک کند. به عبارت دیگر، همان امداد الهی، شروطی دارد و خدای متعال امدادهای خود را برای کسانی که لیاقت آن را داشته باشند، نازل خواهد کرد. همان گونه که امیر المومنین (ع) از شرط امداد الهی سخن می فرمایند و نشان می دهند که امداد الهی پس از آنکه عده ای ایمان مستحکم خود را نشان دهند، نازل خواهد شد. ایشان میفرمایند: در ركاب پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوديم و با پدران و فرزندان و برادران و عموهاى خود جنگ مى‏ كرديم، كه اين مبارزه برايمان و تسليم ما مى‏ افزود، و ما را در جادّه وسيع حقّ و صبر و برد بارى برابر ناگواريها و جهاد و كوشش برابر دشمن، ثابت قدم مى‏ ساخت. گاهى يك نفر از ما و ديگرى از دشمنان ما، مانند دو پهلوان نبرد مى ‏كردند، و هر كدام مى‏ خواست كار ديگرى را بسازد و جام مرگ را به ديگرى بنوشاند، گاهى ما بر دشمن پيروز مى‏ شديم و زمانى دشمن بر ما غلبه مى‏ كرد. پس آنگاه كه خدا، راستى و اخلاص ما را ديد، خوارى و ذلّت را بر دشمنان ما نازل و پيروزى را به ما عنايت فرمود، تا آنجا كه اسلام استحكام يافته فراگير شد . [۲] بنابراین به جای آنکه توقع داشته باشیم همه چیز از غیب حل شود، باید خود را آماده سازیم. و هر زمان که تعداد کسانی که بر سر مبارزه با فساد، استقامت دارند به حد مشخص خود برسد، امام ظهور خواهند فرمود. [۱]: بحار الأنوار ، ج‏۴۷، ص ۱۲۴ [۲]: نهج البلاغه، خطبه ۵۶

 2 نظر

زمان ظهور

12 مرداد 1394 توسط معتمدي مقدم

شاید برای برخی این سؤال هست که زمان ظهور چه اتفاقاتی می افتد در زیر به مهمترین آنها اشاره می کنیم:

1. در زمان ظهور، عقل ها شکوفا می شود. علم به اوج خود می رسد. در روایات آمده امام صادق( علیه السلام) فرمودند علم 27 حرف است آنچه را تا بحال تحقق پیدا کرده فقط 2 حرف بوده با این همه پیشرفت ها فقط در محدوده دو حرف جلو رفتیم زمانی که قائم ما بیاید 25 حرف دیگر را می آورد. آن 25 حرف را کمی جلو نبرید. علم وقتی پیشرفت می کند جهش های کیفی می کند یک گوشی تلفن می تواند صدها کار انجام دهد (ساعت، دوربین، کتابخانه . و …) حضرت مهدی (عج) که بیایند علم را به 27 حرف می رسانند این یک تحول شگرف و شگفت انگیز است در عالم علم ونیز وقتی حضور حضرت ظهور پیدا کند دست بر سر مردم می گذارد و عقول مردم کامل می شود.

2. ثروت های زمین و گنج های زمین همه خود را نشان می دهد. مفضل بن عمر از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند وقتی حضرت ظهور پیدا کند زمین روشن می شود و مردم نیاز به نور خورشید نخواهند داشت. تاریکی می رود و انسان توانایی عمر زیادی پیدا می کند حتی می تواند صاحب هزار پسر شود. هزار تا پسری که توش دختر نباشد(چون اگر دختر باشد ….) زمین گنج های خود را آشکار می کند.

3. همه مسلمان می شوند دیگر یهودی و مسیحی و زرتشتی و بی این صاحب نخواهیم داشت. مرحوم شیخ مفید در ارشاد و نقل می کند امام صادق(علیه السلام) فرمودند زمانی که قائم بیاید جور و ظلم از بین می رود راه ها ایمن می شود. زمین برکات خود را خارج می کند و هر صاحب حقی به حقش می رساند هیچکس با شما نمی ماند مگر اینکه اسلام را بپذیرد این را در تفسیر 83 سوره ال عمران می فرمایند.

4. در زمان حضرت هیچ فقیری نخواهد بود. شما مشکل دارید زکاتتان را به چه کسی بدهید دنبال فقیر می گردید، کیسه طلا را قبول نمی کند. مرحوم محقق اردبیلی برای نماز شب بلند شد سطل را داخل چاه انداخت بالا کشید دید جواهرات است گفت خدایا با اینها که نمی توان وضو گرفت، داخل چاه انداخت ، بار دوم و سوم و … انداخت جواهر بیرون آمد گریه اش گرفت خدایا می خواهی مرا از نماز شب محروم کنی . آن حکیم گریه می کند که نمی تواند وضو بگیرد و نماز بخواند ما در این مواقع چه می کنیم؟!!!

5. امنیت به صورت کامل و صدرصد یعنی خطری احدی را تهدید نمی کند .پیرزنی از خانه اش درمی آید از اینور دنیا، مشرق به آن ور دنیا، مغرب می رود هیچکس مزاحمش نمی شود، روایت شده از کتاب الغیبه از امام باقر(علیه السلام) : خداوند به شما حکمت می دهد تا آنجایی که زن ها در خوانه هایشان قضاوت می کنند به کتاب خدا و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)

6. همه مریضی ها خوب می شود. در کتاب الغیبه آمده وقتی حضرت ظهور پیدا کند خداوند می برد از هر مومنی بیماری و مریضی را و قوت او را بر می گرداند، هیچکس مریض نمی شود.

7. رابطه اجتماعی مردم با هم اینطوریه، مرحوم شیخ مفید از کتاب اختصاص ار برید نقل می کند، خدمت امام باقر(علیه السلام) بودم جماعتی از کوفه گفتند ما منتظر امر شماییم اگر امر کنید فرمان می بریم ، حضرت فرمودند: آیا الان بین شما اینطوری است که یکی از مومنین دست در جیب برادرش می کند در زمان حضرت مرد دست در جیب برادرش می کند و هر چه می خواهد برمی دارد آیا الان بین زن و شوهر ها، پسر و پدر ، برادر با برادر دستشان در جیب هم می رود، امتحان کنید

8. دوره ای می شود که مار و عقرب و پشه نیش دارند ولی نیش نمی زنند، پدیده عادی نیست مگس هست اما موذی نیست کسی را اذیت نمی کند مرحوم سیدبن طاووس در کتاب صدرالسلوک روایتی نقل می کند از پیامبر از قول خداوند که خداوند اینطور می فرماید من امان را در زمین حاکم می کنم به گونه ای که چیزی چیزی را اذیت نکند، هرگز از چیزی چیزی نمی ترسد موقعیت کره زمین چطوری است؟ انسان دارای اختیار است دچار هوی و هوس می شود اختلاف نظر پیدا می شود، دعوا می شود اگر زمانی دعوا نشود یعنی اختلاف قوا نیست …. چطور می شود همه مردم مسلمان می شوند؟! هم شیطان وسوسه می کند هم از درون ما دارای قوه متضاد هستیم. تا وقتی شهوت داریم و غضب داریم و امکانات محدود است، اختلاف است مرحوم علامه طباطبایی در ذیل آیه که ملائکه گفتند یسفک الدماءچطور ملائکه فهمیدند علامه فرمودند بر اساس اینکه ملائکه دیدند مردم مرد را راهنمایی کردند مردم درست شدند ولی باز همه مردم تربیت نشدند بطور منطقی هیچگاه این اتفاق نمی افتد که اختلاف نباشه زیرا شهوت و غضب است و امکانات محدود است یک عنصر دیگر باید اضافه بکنید، یک چیز خیلی عجیب است باید وارد معادله شود تا این 8 مطلب اتفاق بیافتد ، بعد از سجده بر آدم. شیطان گفت مرا مهلت بده تا روز قیامت « فانذرنی الی یوم یبعثون» مهلت می دهم ترا تا وقت معلوم. وقت معلوم زمانی است که حضرت ولی عصر ظهور پیدا می کند و حکومت تشکیل می دهد تا به مرحله معین برسد. انذاری که خدا داده است تا وقت معلوم (آیه 28 سوره مبارکه حجر) حضرت فرمود دقت معلوم زمانی است که حضرت ولی عصر ظهور می کند وقتی خداوند امام زمان را برانگیزانند حضرت به مسجد کوفه می آید و ابلیس می آید در حالی که روی پاهای خود زانو زده و می گوید ولی امروز چه روزی است حضرت موهای جلوی سر ابلیس را می گیرد و گردن او را می زند و آن روز، وقت معلوم است. سر شیطان بزرگ بریده می شود دیگر وسوسه در کار نیست کسی شهوت نمی ورزد، کسی غضب نمی ورزد چند سالی اینطور است کسی، کسی را اذیت نمی کند نه شکایتی است و همه چیز در صلح و صفا است.

منبع سایت مدرسه علمیه رضویه

 نظر دهید »

دعا

05 مرداد 1394 توسط معتمدي مقدم

شرح فرازهایی از دعای مکارم اخلاق

دعا در زندگی انسان نقش ارزنده و چشم گیری دارد. دعا از دو عنصر ساخته شده؛ عنصر خواندن و صدا کردن، دوم: درخواست حاجت و استدعا. هر دو عنصر در دعا، مطلوب و ایده آل است. هم خواندن خدا بدون حاجت، و هم، نفسِ خواستن حاجت از خدا.

عنصر دوم، متوقف ومنوط است بر اینکه انسان خودش را بشناسد. هر چقدر خودش را بهتر بشناسد؛ انسان شناسی او کامل تر شود، حاجاتی را هم که مطرح می کند؛ ضروری تر، عمیق تر، جدّی تر و مناسب تر خواهد بود. لکن شناخت خود مبتنی بر اولین قدم از قدم های سیر و سلوک، یعنی متوقف بر یقظه( بیدار شدن) خواهد بود. کسی که خواب است، خودش را نمی شناسد، اول باید بیدار شود تا بتواند خودش را بشناسد و بعد ببیند که چه نیاز دارد. این مشکلی است که خیلی از انسان ها،گرفتارش هستند؛ گریبانگیرش هستند. که از یکسو خودشان را نمی شناسند. هنوز بیدار نشده اند که خودشان را بشناسند. از طرفی دیگر می خواهند حوائجی را از خدای سبحان درخواست کنند؛ اینجاست که ناخواسته و نادانسته چیزی را از خدا می خواهند که به ضرر این هاست. چیزی را از خدا طلب می کنند که نهایتاً باعث سقوط ایشان می شود. خدای سبحان در سوره مبارکه اسراء، همین مطلب را تذکر داد که : « وَ یَدعُ الإنسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالخَیرِ وَ کانَ الإنسانُ عَجولاً»[1] فرمود: انسان چیزی را از خدا طلب می کند که به ضرر اوست؛ ولی آنچنان از ما درخواست می کند که انگار خیر خودش را دارد طلب می کند. راهی که بتواند این بن بست را بشکند و کمکی برای ما باشد، این است که ما در همین حالتی که در خواب به سر می بریم؛ انس و الفت به دعاهای انسان کامل پیدا کنیم. نمی گویم دعاهایی که آن ها داشته اند. ما فقط بر زبان جاری می کنیم؛ بلکه با شیرینی، با زیبایی، با صمیمیّت، با دلنشینی آنچه را که امامان معصوم علیهم السلام در دعاهای خودشان، در پیشگاه خداوند زمزمه می کردند؛ ما زمزمه کنیم. این زمزمه کردن این دعاها هر چند به عمق آنها نرسیم؛ هرچند عمق آنها را درنیابیم؛ لکن کمک بسیار مؤثر و مفیدی هست برای بیدار شدن. انسان را متوجه حقایق می کند؛ متوجه امور بسیار مهم در زندگیش می کند. نهیبی می زند به او، تازیانه ای به او می زند که یعنی این چیزها را تو نیاز داری. دعاهای ائمه معصومین علیهم الصلوة و علیهم السلام فراوان است. از جمله دعای بیستم صحیفه سجادیه، دعای مکارم الأخلاق که بسیار ارزشمند است. دعای بیستم در بین پنجاه و چهار دعای صحیفه، از ابتدا یک درخشش خاصی پیدا کرد. اولین محوری که در این دعا مطرح شده، در ارتباط با هدف خلقت و جهت دار کردن زندگی است. اولاً زندگی هدف دارد؛ ثانیاً زندگی باید در جهت هدف قرار گیرد. امام علیه السلام به خدای متعال عرض می کند که: «وَاکفِنی مایَشغَلُنی الإهتمام بِهِ و استَعمِلنی بِما تَسئَلُنی غَداً عَنهُ وَاستَفرِغ أیّامی فیما خَلَقتَنی لَهُ.»[2] «وَاکفِنی ما یَشغَلُنی الإهتمام بِهِ»؛ خدایا آنچه را که اهتمام به آن چیز، توجه به آن چیز، من را سرگرم می کند؛ تو آنها را به من بده؛ من یک وقت به خاطر آنها سرگرم نشوم. «واکفِنی»؛ کفایت کن مرا. چه چیز هایی؟ آنچه را که اهتمام به آن چیزها مرا، «یَشغَلُنی»؛ سرگرم می کند. باور کنید اگر کسی در عمرش نداند صحیفه چیست؟ نهج البلاغه چیست؟ قرآن چیست؟ همین یک نیم سطر، ثلث سطر دعا را بگیرد؛ روی این مانور بدهد؛ روی این کار کند؛ تمام زندگیش را برمی گرداند روی همان یک جمله، باور کنید این موفق خواهد بود. این شایسته رشد و تعالی و ترقی خواهد بود. زندگی خیلی از ماها، حکایت بهلول است. نگاه کردند دید یک چوب بلندی است؛ اندازه یک تیر چراغ برق، افتاده روی زمین، این بهلول یکبار می رود؛ آن طرفش را بلند کند؛ نمی تواند. می گذارد روی زمین؛ بعد می رود طرف دیگرش را می گیرد. یک ذره بلند می کند؛ می گذارد، نمی تواند. می گذارد زمین، از وسط می خواهد بلند کند؛ اصلاً تکان نمی خورد این چوب؛ که بخواهد آن را بلند کند. سئوال کردند بهلول این چه حرکتی است؟ تمام حرکات بهلول سمبلیک، معنا دار و نمادین است.گفت می روم به دنیا توجه کنم از آخرت باز می مانم. می روم به آخرت توجه کنم از دنیا باز می مانم.می خواهم دنیا و آخرت را با هم جمع کنم؛ می بینم تکان نمی خورد و حرکت نمی توانم بکنم. شاید همین درسی که می خوانیم؛ اهتمام به همین درس ما را غافل کند؛ سرگرم کند.«یَشغَلُنی»؛ ما را مشغول کند. می خواهیم با یک نفر دوست بشویم او را آباد کنیم؛ می بینیم سرگرم می شویم. بازماندیم. خدایا «یَشغَلُنی الإهتمام بهِ»؛ آنچه را که من وقتی به آن اهتمام می ورزم؛ به آن می پردازم؛ اقبال به او می کنم؛ این مرا سرگرم می کند. نمی گذارد من به تو برسم. خدایا لطف کن آن ها را به من بده، (کفایت کن مرا) تا من سرگرم تهیه آنها نشوم. « و استَعمِلنی بِما تَسئَلُنی غَداً عَنهُ»[3] ؛ خدایا آن چیزهایی که در آخرت می خواهی من را در مقابل خودت نگه داری و از آنها از من سئوال بکنی؛ لطف کن امروز در این زندگانی من را در مورد همان چیزها به کار بگیر. / هرچه را که خدایا قرار است؛ از من سئوال روز قیامت پیرامون آن ها باشد؛ امروز یک کاری بکنی؛ من را یک طوری قرار بده که به همان ها بپردازم.استعمال، یعنی به کار گیری. من را امروز برای همان ها به کار گیر. شما فکر می کنید آدم با خدا این طوری زمزمه بکند؛ جدّی از خدا بطلبد؛ اصلاً بگوید خدایا من هیچ نمی دانم. من نمی دانم خیرم در چیست؟ ولی تو ای خدای مهربان، تو می دانی آنها را. من را برای آن ها به کار گیر. در آن جهت، خدا اجابت نمی کند؟! « مَن طَلَبَ شَیئاً نالَهُ أو بَعضَهُ»[4]؛ امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: اگر این جوری از خدا بخواهی یا همه اش را می دهد یا بعضی اش را حتماً می دهد. « وَاستَفرِغ أیّامی فیما خَلَقتَنی لَهُ.»[5] ؛ خدایا تمام اوقات فراغت من را منصرف کن؛ متوجه ساز به طرف آنچه که آفریدی ما را برای آن چیز: فیما خَلَقتَنی لَهُ: هدف از خلقت من چیست؟ هر چیزی که هدف خلقت من باشد. خدایا تمام فراغت من را، تمام اوقات من را برای همان هدف صرف کن. این هم برنامه اوقات فراغت برای تابستان، پس کجا باید صرف بشود؟ محور دومی که در این دعا می درخشد؛ عبارت است از: مراقبت دائمی از صحّت و سلامت سلوک. امام علیه السلام با نغمه های گوش نواز، با ترانه های بسیار دل انگیز و زیبای دعا، این نکته را دائماً به ما یاد آوری می کند. کسانی که هدف مند هستید؛ کسانی که می خواهید در زندگی، پایان کار شما موفقیت آمیز باشد؛ می بایست در این راهی که انتخاب کردیم؛ نسبت به صحّت و سلامت این راه، دائماً مراقبت و مواظبت داشته باشیم. دائماً باید چک کنیم. این دعای بیستم را دویست مرتبه حد اقل بخوانید. نه معمولی، که دویست مرتبه حدّاقل با تفکر سیری ناپذیر. این دعای بیستم صحیفه، منشور سلوک سالک هست، منشور یعنی، فرمان، دستور العمل. این دعای امام سجاد علیه السلام را در نماز شب بخوانید، خوب است. ما اینها را داریم؛ بعد می نالیم که خدایا چه کار کنیم؟ استاد گیرم نمی آید. کتاب خوب گیرم نمی آید. آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم یار اندر بر و ما گرد جهان می گردیم امام علیه السلام در محور دوم، چهار مطلب اساسی را بیان می کنند: 1- در طاعت بودن تمام لحظات عمر: روی این کار بکنید. روی این جملات خیلی فکر بکنید. تمام لحظات عمر ما باید در طاعت خدا باشد؛ ذرّه ای نباید جدا باشیم.امام علیه السلام به خدا می گوید: «وَ عَمِّرنی ما کانَ عُمری بِذلَةً فی طاعَتِکَ»؛ عمرم بده؛ تا وقتی که عمرمن، مبذول طاعت توست. اصلاً این وقف شده در طاعت تو، بخشیده شده، هبه شده در طاعت تو. اینکه دعا می کنیم عمر ما را در طاعت خودت؛ بلکه عمرمان را در بهترین طاعت خودت سپری کن. این محصول تعلیم امام سجاد علیه السلام است. 2- ایجاد تعادل میان ظاهر و باطن: کسی که در راه خدا حرکت کرده و مواظب هست که مراقبت دائمی از حرکت خودش داشته باشد. یکی از وظایف او این است که دائماً بین ظاهر و باطن خودش، تعادل برقرار کند. امام علیه السلام در فراز دیگری این مطلب را به خدا عرض می کند که: « وَ لاتَرفَعنی فی النّاسِ دَرَجَةً إلّا حَطَطتَنی عِندَ نَفسی مِثلَها»[6]؛ خدایا رفعت نده برای من در بین مردم، درجه ای؛ « الّا حَطَطتَنی عندَ نَفسی مِثلَها»؛ مگر اینکه در درون خودم، مرا نسبت به خودم یک درجه پایین بکشی. مرا نزد خودم یک درجه منحط کنی؛« حَطَطتَنی عِندَ نَفسی»؛ بیگانه که خبر ندارد. من نزد بیگانه دارم عزیزتر می شوم. ولی در نزد خودم باید خوارتر شوم. خودم را بی چیزتر ببینم. «و لا تُحدِث لی عِزّاً ظاهِراً إلّا أحدَثتَ لی ذِلَّةً باطِنَةً عِندَ نفسی بقدرها»[7]؛ خدایا برای من عزت ظاهری به وجود نیاور مگر اینکه احداث کردی، ایجاد کردی، ذلّت باطنی را در درون خودم؛ «بِقَدَرِها»؛ به همان اندازه. معمولاً کسانی که خداوند در این دنیا به اینها موقعیّت می دهد.یک ذرّ علم شان بیشتر می شود. یک ذرّه موقعیّت اجتماعی و موقعیت شغلی شان بهتر می شود. یک ذره ترقی می کند. یک ذره پول شان بیشتر می شود. این یک عزت ظاهری و یک رشد ظاهری است. اگر شما باطن تان به همان حالت گذشته بماند و فقط ظاهر آبرومندتر و موقعیت وجیه تر پیدا بکند؛ این دوگانگی به وجود بیاید؛ انسان می لغزد و می افتد و نمی تواند راه را ادامه بدهد. 3- استخدام همه موارد در رسیدن به هدف: یکی دیگر از زرنگی ها و مهارت های یک سالک، که می خواهد توی این راه قرار بگیرد؛ این است که همه امور و همه امکانات را استخدام کند در رسیدن به هدف خودش. جمله ای امام علیه السلام دارد که قبل از ذکرش احدی نمی تواند حدس بزند که امام تا کجا، امکانات، نیروها، قوا، استعدادها، توانایی ها را می خواهد به استخدام هدف خودش در بیاورد. امام به خدا عرض می کند که: « اللّهُمَّ اجعَل ما یُلقِی الشَّیطانُ فی روعی مِنَ التَمَنّی و التَّظَنّی وَ الحَسَد ذِکراً لِعَظَمَتِکَ وَ تَفَکُراً فی قُدرَتِکَ وَ تَدبیراَ عَلی عَدُوِّکَ»؛ خدایا، معبود من، «اجعَل ما یُلقِی الشَّیطانُ فی روعی»؛ «روع» یعنی قلب. آنچه را که شیطان بر قلب من القاء می کند. تمنّی، آرزوهای بیهوده و دست نایافتنی که آدم را از آخرت باز می دارد. « التظنّی»، گمان های بد. مثلاً : او چرا راست شد؟ نکند منظوری داشت. چرا چپ شد؟ نکند منظوری داشت. چرا کلمه را این جوری گفت؟ حتماً مرادی داشت.گمان های بیهوده که اکثریت مبتلا هستند. و« الحسد»؛ حسادت؛ یعنی یک نعمتی به دوست انسان برسد؛ انسان برایش گران بیاید. این را می گویند حسادت. همین که احساس کردید دیگری مورد توجه قرار گرفته، شما یک ذره برای تان سنگین باشد. شما هم این نعمت را برای خودتان بخواهید. ایرادی نیست. اما اگر از رسیدن نعمت به او احساس کدورت کردید؛ احساس کردید دل شما سینه شما تنگ شد. این می شود حسادت. تمنّی، تظنّی، حسد، خدایا اینها اگر در من پیدا شدند؛ لطف کن همین تمنّی، همین تظنی، همین حسد را برگردان به «ذِکراً لِعَظَمَتِکَ» اینها را ذکری برای عظمت خودت کن.«وَ تَفَکُراً لِقُدرَتِکَ» ؛ تفکر در قدرت خودت بکن. این نیرو را مبدّل کن به آن نیروی ارزنده. « وَتَدبیراً علی عَدُوِّکَ»؛ تدبیر در دشمنان تو باشد. دشمنان تو را من چگونه از پای در بیاورم؟ نه، چگونه دوستان تو را سرنگون کنم. «وَ ما جری عَلی لِسانی مِن لَفظَةِ فُحشٍ أو هَجرٍ أو شَتمِ عِرضٍ أو شَهادَةِ باطِلٍ أو اغتِیابِ مُؤمِنٍ غائبٍ أو سَبِّ حاضرٍ وَ ما أشبَهَ ذلکَ نُطقاً بالحَمدِ لَکَ و إغراقاً فی الثّناءِ عَلَیکَ وَ ذَهاباً فی تَمجیدِکَ وَ شُکراً لِنِعمَتِکَ وَ إعتِرافاً بّإحسانِکَ وَ إحصاءً لِمِنَنِکَ»[8]؛ آنچه را که جاری می شود بر زبان من: «مِن لَفظَةِ فُحشٍ»؛ یک فحشی بخواهم بدهم.أو بخواهم یک چیزی بگویم یکی رانده بشود از من«أو شَتمِ عِرضٍ»؛ آبروی کسی را ببرم. «أو شَهادَةِ باطِلٍ»؛ شهادت باطلی را بدهم. مثلاً بگوییم به خدا قسم دیدیم که این طوری کرد. « أو اغتِیابِ مؤمِنٍ»؛ یا غیبت مؤمنی را بکنم. «أو سَبِّ حاضرٍ»؛ و ما اشبه ذلک.و نمونه های دیگر از این قبیل. خدایا لطف کن همه اینها را برگردان به «الحمد لک» این را متقن قرار بده به حمد خودت. « و إغراق فی الثَّناء»؛ من اغراق آمیز از ثناء تو یادکنم. « وَ ذِهاباً فی تَمجیدِکَ»؛ اینها همه در تمجید تو حرکت کنند. «و شُکراً لِنِعمَتِکَ وإعتِرافاً لِإحسانِکَ و إحصاءً لِنِعَمِکَ»؛ به جای اینکه بشمریم چهار نفر این طوری کردند، چهار تا نعمت خدا را بشماریم. 4- برطرف نمودن ابهامات از راه و آنچه در راه پیش می آید: با ابهام نمی شود راه رفت. با تحیر نمی شود حرکت کرد. باید این تحیرها را کنار زد. امام علیه السلام به خدا عرض می کند که: « وَ وَفِّّقنی إذا اشتَکَلَت عَلَیَّ الأمورُ لِأهداها و إذا تَشابَهَتِ الأعمالُ لِأزکاها وَ إذا تَناقَضَتِ المِلَلُ لِأرضاها»[9]؛ امام علیه السلام در این قسمت بحث، پیدایش مشکل، تشابه اعمال، تناقض ملل را مطرح می کنند و به خدا عرض می کند که خدایا! «وَفِّقنی»؛ موفق کن مرا؛«إذا اشتَکَلَت عَلَیَّ الأمورُ»؛ زمانی که امور بر من مشکل می شود؛ نمی توانم خوب تشخیص بدهم که باید چه کنم. «إذا اشتَکَلَت عَلَیَّ الأمورُ»؛ من را موفق کن.« لِأهداها»، به چیزی که بیشتر از هدایت برخوردار باشد. «و إذا تَشابَهَتِ الأعمالُ»؛ هرگاه اعمال من با هم تشابه پیدا می کند؛ می مانم از انتخاب چند عمل. کدام عمل را انتخاب کنم که انجام بدهم؛ من را موفق کن به «أزکاها» پاک ترین شان. «مزکّی» یعنی پاک شده. یعنی آن عملی که پاک است و خالص است. آن را من انجام بدهم. «وَ إذا تَناقَضَتِ المِلَلُ»؛ و هرگاه ملل، گروه ها و دسته جات با هم دیگر مناقض می شوند؛ ملل جمع ملت. یعنی آیین ها، روش ها، مسلک های مختلف، ما یک کلمه ملل داریم. یک کلمه نحل داریم. ملل جمع ملت. معمولاً در آیین های حق به کار برده می شود. نحل، جمع نحله، در گروه های باطل به کار برده می شود. اگر تمام گروه هایی که حق هستند ولی تفاوت هایی با هم دارند. ولی آن گروه ها یک جا با هم تجمع نمی کنند. خدایا من را موفق کن « لأرضاها» به آن گروهی که بیشتر مورد رضایت تو هست و رضایت تو را بیشتر جلب می کند؛ من را موفق به آن کن. معلوم می شود که اینها گریبان گیر ما هست، یعنی برای ما پیش می آید. مثلاً امور مشکل؛ انسان می ماند چه کاری را انجام بدهد، انتخاب بکند؛ بله بگوید، نه بگوید، برود، بماند. برگردد، حرف بزند، سکوت اختیار کند، تا آخرش برود، رها کند. کدام یکی خوب است. تشاکل امور و تشابه اعمال؛ همه با همدیگر قاطی شده. تشابه اعمال کدام یکی را انجام بدهیم. الان چه بگوییم؟ درکدام گروه شرکت کنیم؟تناقض ملل. این دعاها اگر مؤثر نبود، در انتخاب انسان هرگز به آدمی آموخته نمی شد

منبع:سایت مدرسه علمیه رضویه

________________________________________

[1] - سوره اسراء(17)،11.

[2] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الأخلاق، ص996.

[3] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الأخلاق، ص996.

[4] - نهج البلاغه، حکمت 386، ص722؛ بحار الانوار، ج100، ص12، باب1 « الحثّ علی طلب الحلال و معنی الحلال»، ح55.

[5] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الأخلاق، ص996.

[6] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الأخلاق، ص996.

[7] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الأخلاق، ص996.

[8] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الأخلاق، ص999.

[9] - مفاتیح الجنان، دعای مکارم الاخلاق، ص1001.

 نظر دهید »

پیام رهبری در تشییع شهدا 26 خرداد

27 خرداد 1394 توسط معتمدي مقدم

 1 نظر

رهبری در جمع پاسداران

31 اردیبهشت 1394 توسط معتمدي مقدم

مقام معظم رهبری مد ظله العالی  در جمع پاسداران:

  • اجازه هیچگونه بازرسی از هیچ‌یک از مراکز نظامی داده نخواهد شد
  • من اجازه نمی‌دهم بیگانگان از دانشمندان و فرزندان عزیز این ملت بازجویی کنند
  • مسئولان باید پیام عظمت ملت ایران را در مذاکرات نشان دهند
  • پاسخ ایران به هر گونه شیطنت بسیار سخت خواهد بود (۱۳۹۴/۰۲/۳۰)
 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

بین الطلوعین

بین الطلوعین درصدد بیان نقش و وظیفه ما را در ظهور امام عصر عجل الله فرجه است.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • تحلیل وقایع
  • شعر
  • رهبری
  • دلنوشته
  • بین الطلوعین
  • شهدا
  • مذهبی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس